علی خان تکرار نمی شود .

  شناخت من از استاد علی حبیب زاده و یا به قول خودش خودمانی تر بگویم علی خان فقط از روی آثار و شنیده هایم از نسل های پیشین است . نوشته ای که پیش رو دارید حاصل همین اطلاعات و نیز فیلم هایی است که از اجراهای اخیر علی خان در سوئد به دستمان رسیده است .

Image hosting by TinyPic

علی خان

آثار علی خان از چند جهت قابل بحث و بررسی اند : محتوا و کلام ،موسیقی و نحوه ی اجرا .

محتوا و کلام

 یکی از تفاوتهای اساسی علی خان با دیگران در این است که او اهمیت ویژه ای برای ترانه و پیام و محتوای آن قائل است . ترانه های او هر کدام حاوی چندین پیام و نکته مفید و مهم برای اجتماعند و گاه باور اینکه این ترانه ها بیش از سی سال قدمت دارند دشوار می شود . به ندرت ترانه ای در میان کارهای او یافت میشود که تاریخ مصرف داشته باشد . همان طور که پیشتر هم گفتم بیشتر ترانه های او هماهنگ و سوار بر موسیقی و در خدمت محتوا اند تا در قید قافیه .

 او با موسیقی کلمات به خوبی آشناست . نمونه بارز آن را در کار چیچکا می توان دید .

  دوست عزیزی به نکته جالبی در ترانه های علی خان اشاره می کرد و آن اینکه : او به ندرت از کلمات عربی استفاده می کند . و اصرار او در استفاده از واژه های پارسی و نیز کلمات اصیل گویش بندرعباسی به خوبی نمایان است.شاید علاقه ی او به شاهنامه فردوسی هم بر کارهای او بی تاثیر نبوده است . دوست دیگری می گفت : چند دلیل وجود دارد که ترانه های علی خان آنگونه که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته است . یکی اینکه این ترانه ها هنوز مکتوب نشده اند و دیگر اینکه او هنوز زنده است ! و به قول خود علی خان :

قیمتی اینینن او که زندن      واخ و ولکون مال مردن

***

موسیقی

  ریتم درکارهای علی خان متاثر از ریتم موسیقی اهل هوا و موسیقی اصیل بندرعباس به علاوه ی خلاقیت خود اوست . این خلاقیت به قدری است که او برای هر ترانه و آهنگ ریتم را به شکل خاصی تنظیم می کند و شاید اوج این خلاقیت در کار رمضون (اگریم روزه) نمایان باشد .

 ابزار او برای اجرای ریتم هم همان سازهای اصیل و در دست فراموشی بودند. در زمانی که برای راحتی کار سازهای کوبه ای بیگانه داشت جای دهل ، کسر و پیپه را می گرفت ، علی خان مردم هرمزگان را به موسیقی خودشان نزدیک میکند . و شاید از همین رو او مورد استقبال شدید مردم قرار میگیرد.

 ملودی ها هم متنوع و متناسب با ترانه ساخته شده اند . می گویند علی خان ملودی را با دهان می نواخته و نوازندگان از آن نت ها را می گرفتند . او به قدری در این کار تبحر داشته که کشش نت ها را هم به همان وسیله نشان می داده است و تاکید می کرده که نوازنده همان چیزی را بنوازد که او می خواهد . ملودی ها هم شخصیتی ایرانی، بندرعباسی و علی خانی دارند . هنوز هم نوازندگان قدیمی این سبک نواختن را علی خانی می نامند .

 علی خان بر خلاف عقیده ی بسیاری که می گویند او به خاطر شاد و تند خواندن محبوب بوده است ، توانایی بالایی در بیان بسیاری از احساسات و عواطف انسانی در قالب موسیقی دارد. این توانایی وقتی خود را بیشتر نشان می دهد که او با همان ریتم های تند فضای کار را به سمت حزن ، پشیمانی ، خستگی و ... پیش می برد . به عنوان مثال قطعه مش چنگی که هم می توان با آن رقصید و هم  گریست ! و یا هوباد گنو هووی درمون نین که هر کدام بسیار زیبا و در عین حال عجیبند !

 شاخصه دیگر آثار علی خان استفاده حرفه ای از صدای همخوان است . همخوانان چنان سر ضرب و منظم اند که گویی برای این کار آموزش های زیادی دیده اند. یکی از همخوانان قدیمی او می گفت : وقتی علی خان نکته ای را با حرکت انگشتانش به ما و یا نوازندگان اشاره می کرد. کسی جرات اشتباه کردن را پیدا نمی کرد . او روی کارش بسیار حساس بود .

 او بر خلاف روال مرسوم در موسیقی هرمزگان که از همخوان های زن استفاده می کردند به ندرت از همخوان زن استفاده می کند . به سبب اینکه صدای مرد همخوانی بیشتری با سبک ویژه ی او داشت . از نمونه های بسیار چشمگیر در استفاده از همخوان می توان به کار پاینده ایران اشاره کرد .

اجرا

 اجراهای زنده ی علی خان همراه با تحرک خاص خودش بوده است .او تبحر ویژه ای در رقص سرکنگی(لرزاندن شانه ها و ...) داشته تا جایی که می گویند او بسیاری از طرفدارانش در پایتخت را بواسطه همین سرکنگی هایش به دست آورده بود . و البته نکته جالب اینجاست که اغلب کارهای او هم ،سرکنگی آور اند .

 حرکت دست خواننده را نگهدارنده ی صدای او می دانند . علی خان به صورت ذاتی و البته با پیش زمینه ای که از تئاتر داشته به خوبی از این تکنیک استفاده می کند .

 او در جاهایی برای انتقال حس و پیام از اصوات خاصی استفاده می کند . این صداها شامل صداهایی خودساخته ، فریاد و حتی گریه هم می شوند .

***

  ... علی خان تکرار نمی شود .

حبیب زاده در منابع مکتوب

جستجویم برای یافتن منابع مکتوب درباره ی علی حبیب زاده به همین چند سطر از کتاب حیات فرهنگی استان هرمزگان نوشته ی محمد عبدالهی و بهمن صمدی ، منتهی شد . البته همین کتاب هم به صورت اتفاقی از دوست عزیزی به دستم رسید . متاسفانه چند صفحه اول این کتاب پاره شده و تاریخ دقیق چاپ آن هنوز برایم مشخص نشده است . از نوشته ها بر می آید که این کتاب قبل از سال ۵۷ به چاپ رسیده باشد . مایه افسوس و تاسف است که هنوز مکتوبی آنچنان که در شان موسیقی هرمزگان باشد وجود ندارد .

***

حیات فرهنگی هرمزگان /صفحه ۱۶۹

گروه کلودنگ (آشیان پرنده ) به سرپرستی علی حبیب زاده

علی حبیب زاده به سال ۲۵۰۱در بندرعباس متولد شد و از ۴ سال پیش کار خوانندگی را شروع نمود اولین آهنگش روزگار چه سخته [روزگارم چه سختن] بود که او را در ردیف خوانندگان خوب محلی قرار داد . حبیب زاده گذشته از خوانندگی در کار تآتر هم می باشد گر چه کوتاه مدتی است که به کارخوانندگی مشغول است ولی در این اندک مدت توانسته است ۳۳ ترانه بخواند از ترانه های معروف او فهمت بره بالا [فهمت بُبَه بالا] می باشد .

نگاهی گذرا به ۲۰ ترانه از استاد علی حبیب زاده

نگاه گذرا به هر چیزی آن هم در هنر شاید چندان جالب نباشد ولی خب ... من هم ساخته شده ام برای همین کارهای نچندان جالب !  هدف فقط نشان دادن تنوع در ترانه های علی حبیب زاده است . بسیاری از ترانه ها یک خط داستانی را دنبال می کند و نقل قسمتی از آنها نمی تواند تمامی گوشه ها و ظرایف آن را نشان دهد .

  اگر به خاطر بیاوریم که این ترانه ها بیش از سی سال قدمت دارند و آنرا با فضای آن روزهای ترانه سرایی قیاس کنیم به نتایج جالبی خواهیم رسید .البته یک نکته هم که بعد بیشتر درباره اش حرف می زنم این است که ترانه های حبیب زاده بیشتر سوار و همگام با موسیقی و در خدمت محتوا اند تا در قید قافیه و ...

این کارها را از بین تقریبا ۵۰ ترانه انتخاب کرده ام . بگذریم که انتخاب کردن از بین این همه کار زیبا چقدر سخت بود .

۱ـ پاینده ایران

پاینده ایران زنده باد ایران

اهورا مزدا بشت حافظ ایران

این ترانه حس میهن دوستی ترانه سرا را نشان می دهد .

۲ـ پیمون دوستی خاشن

پیمون دوستی خاشن

مهر و محبت خاشن

مث شهد شکردن ...

در مدح دوستی و محبت و البته در ادامه تذکر می دهد که دو رنگی و ریا همه جا را فرا گرفته و ...

۳ـ نوروز فرخنده مبارک

هر که غیضن اهم بریت صلح بشن وا هم

که دنیا بی وفان اصلا نامونت آدم

درعین حال که تکیه ترانه بر تبریک عید نوروز بر ایرانیان است در خلال آن به مهر و محبت و آشتی در این ایام اشاره می کند .

۴ـ ایران سرباز ترسکو ایناوا

ای مم عزیز مهربون        بچخو تو اندول متکون

مگه بچن کچکی بکن     بچخو تو اندول متکون

ایران سرباز ترسکو ایناوا ...

از تربیت درست فرزند شروع می شود و در ادامه به همبستگی و یاد دادن چیزهای خوب به هم دیگر و یاری هم ادامه می یابد .

۵ـ یاالله راست اگیت ...

اگه که مرگ حقن بی دادی بی چن ؟

حتما امیریم همه مون غاری بی چن ؟

با این سوال که "اگر مرگ حق است و همه مان می میریم پس داد و بیداد هایتان برای چیست ؟" شروع می شود و سپس می گوید تا زنده ایم باید خوش باشیم . با هم یار باشیم . تنها چیزی که از ما باقی می ماند خوبی های ماست .

۶ـ زن

طبیعت جونن جونیش از زنن

زن خوب و باوفا یه رهبرن

خوبی دنیا بیشتر از زنن

مروارید زنن ...

در وصف زن و نیکی های او ...

۷ـ رمضون

رمضون ماه مبارک رسی اگیریم روزه

بی دل پر درد ما درمون رسی اگیریم روزه

درباره ماه رمضان و آداب این ماه ...

۸ـ خدا خلک ایکردن

به همه پیغمبرون خدا خلک ایکردن

تا خب بشن آدمون خدا خلک ایکردن

سیاه سفید زشت و جون خدا خلک ایکردن

آز آفرینش کائنات و ... و برابری انسانها سخن می گوید .

۹ـ مکش تولی

مکش تولی که بی خومو شیر ادیت مکش تولی

هر سالی یک دفه چوک جمول ادیت مکش تولی

تولی (بز تالی : یک نوع بز که در بیشر جزیره قشم ونیز دیگر نقاط هرمزگان می زید و پرورش می یابد. این بز در هر بار باردار شدن دوقلو می زاید و شیر بسیاری می دهد و ...)

می گوید : تولی را نکشید و از فواید او برای انسان نقل می شود .

اشنوتی با سوز جون جار ازدن

چش به کارد ایدوختن دس پا نزدن ...

میشنوی با سوز فریاد می زند . چشم به کارد دوخته و دست و پا می زند . بچه هایش اگر مادر نداشته باشند زود می میرند .

۱۰ـ آی بالک خبردار

آی بابا جون حواست جم بکن

دو روز که زندی واخو ظلم مکن

از صب تا شوم چکه جون اکنی

تا دو کنی پول پیدا اکنی

خود وا خودت بنین حساب بکن

پول عزیزت همیطو خرج مکن

حواست را جمع کن . دو روز که زنده ای با خودت ظلم نکن . پولی را که به زحمت به دست آورده ای بیهوده خرج نکن .

۱۱ـ ای دل تو مکن گله

ای دل تو مکن گله که نقصیر خودت بو

تو درنتی از غصه دل اتدی که چطو بو ؟

از روزگار گله مکن ! هر چه پیش آمده محصول کار خود توست . پس ناله نکن .

۱۲ـ فهمت ببه بالا

ما همه با هم مهربونیم      با کوری و نادونی اجنگیم

این ترانه ما را به کسب علم و دانش تشویق می کند و به پدر ها می گوید : خجالت نکشید و نادانسته هایتان را از فرزندانتان بپرسید .

۱۳ـ ما کارگریم کار اکنیم

یکی مون ورشکست بشه

کمک شکنیم راست بشه

از کار و کوشش و آباد کردن میهن و یازی به نیازمندان و ...

۱۴ـ آزادی

آزادی خیلی خاشن ازکیمیا بالاترن

بهتر از آب حیات شیرین ته از هر عسلن

قدر آزادی را بدانید او را مانند گلی پر یر نکنید . شیری را در یک قفس توصیف میکند و اینکه یک روباه می تواند در برون آن قفس شیر را به سخره بگیرد و از دست شیر دربند کاری بر نمی آید .

۱۵ـ کتاب

مه  ادونوم همچی زود امبخونی       کتاب خاش هوند سلامت

تا به فهم و ادب و خوبی برسی        کتاب خاش هوند سلانت

اگه باور ناکنی بری بپرسی              کتاب خاش هوند سلامت

بی خود آدم بدبخت نکشی             کتاب خاش هوند سلامت

از زبان کتاب سخن می گوید : مرا بخوانید تا به فهم و ادب و خوبی برسید. مرا از انبارها بیرون بیاورید که از همخوابگی با موریانه ها مریض شده ام .

۱۶ـ همه مو باید بدونیم

دوست بد مثل پُلنگن          همه مو باید بدونیم

قبولش بی خومو ننگن       همه مو باید بدونیم

زندگی درد و عذابن            همه مو باید بدونیم

غم بی خودی گناهن         همه مو باید بدونیم

این ترانه هم مثل اغلب ترانه های حبیب زاده به یک موضوع خاص بسنده نمی کند . از خطرات دوست بد گرفته تا فواید خوش خلقی و ...سخن می گوید .

۱۷ـ عروس وا تور بهاره

عروس وا تور بهاره با دوماد اکنت غمزه

شاه دوماد بسه زود یه شاخه گل ِشاده

یک عروسی را به زیبایی به تصویر می کشد و تبریک می گوید به عروس و داماد . این ترانه هنوز هم در مراسم های عروسی هرمزگان اجرا می شود و هیچ ترانه ای نتوانسته جای آن را بگیرد . در پایان با عروس و داماد هم سخنی دارد :

گوگ و شاه دوماد هردوتون بشین دلشاد

یه چی بشنوین اَمه مبری عشق ُ از یاد

۱۸ـ هوباد گنو هوو ِ درمون

هوباد گنو هوو درمونن        شکی ما مونین همه ادونن

   از هوباد یا همان چشمه آبگرم گنو  و شفا بخشی آن می گوید . بیمار با روش های مختلف مرسوم درمان نشده و در این ترانه تاکید می شود که:" آبگرم گنو شفا بخش است همه می دانند و ما شکی نداریم. "و البته داستان این ترانه به همین جا ختم نمی شود و درد بیمار درد دیگری است ...

 ۱۹ـ هوباد گنو هووی درمون نین

هوباد گنو هوی درمون نین     ایی هوباد دگه هوی بشته نین

خوزاک پرن پرن سرتاسر جو جو    از چوکون گک جای پا نابو

زلزله که بو او هووش گم بو        امید شفا از ایی هوو  مجو

این ترانه ی بسیار عجیب سالها پس از ترانه قبل خوانده شده و آن را به کلی نفی می کند . با اینکه ریتم این ترانه از ترانه قبل تندتر است ولی فضای آن بسیار حزن انگیر است .

نه شعمی نه چراغ نه چهچه ی بلبل       نه شعری نه سرود نه صدای دهل

۲۰ـ هر که اگینی یار اشه

هر که اگینی یار اِشه مه امنین مه راحتم

شمع شوون تار اِشه مه امنین مه راحتوم

هر کسی را که می بینی یاری دارد . من ندارم و راحتم.

فضای موسیقیایی کار هم بسیار شاد و راحت است . به طوری که بدون کلام هم حس شادی و راحتی را به خوبی منتقل می کند .

حبیب زاده چگونه سر از موسیقی در آورد ؟

  نوشته زیر قسمت هایی از حرف های استاد علی حبیب زاده است که توسط دوست خوبم مهدی از روی فیلم های رسیده از سوئد به تحریر در آمده است. (البته با کمی تلخیص و ویرایش و ...) از این جهت این قسمت از سخنان حبیب زاده انتخاب شده است که حاوی یک نکته تاریخی مهم برای موسیقی هرمزگان است ، و آن اینکه چگونه حبیب زاده ناگهان سر از موسیقی در آورد ؟ برای نسل ما چگونگی خواننده شدن حبیب زاده می رفت که تبدیل به یک افسانه شود ،که صدای خودش به گوشمان رسید . با هم بخوانیم .   

 

                                                                   ***

 

   بنده و خدا بیامرز آقای منصفی در مدرسه جاوید شروع کردیم به تئاتر کار کردن  البته با امکاناتی کمتر از هیچ ، خودِ "هیچ" هم اینجا کلمه ای است . با رفتن مرحوم منصفی به خدمت سربازی ، من دست تنها ماندم ولی  کار تئاتر را تا قبل ازشروع خوانندگی ادامه دادم .

 آخرین نمایشنامه ای که به کمک آقای سمیعیان اجرا کردیم مطبوعات اسراری بود که بنده نقش مدیر را داشتم و نزدیک به یک ساعت و نیم جواب ارباب رجوع و کارمند و کارگر و تلفن را می دادم .

 

بعد از آن بود که آقای علی اینانلو و احمد قشقایی ، از تهران آمدند و از من درخواست کردند که برایشان فیلم بازی کنم . این فیلم که قسمتهایی از آن در هرمز و لنگه ظبط شده بود آزار سرخ نام داشت . این فیلم بنا به گفتار بشیر اولا بندری ( عبدالله اولا بندری ) در فستیوال شیراز آن سال با استقبال شدید مواجه شد . هرچند که متاسفانه من فیلم خودم را ندیده ام .

 

فیلمهایی را برای محمد عقیلی و حسن هاشمی نیز بازی کردم . بعد از آن آقای سهراب حسنی پور از بنده خواست تا آهنگی را که با نام یارچغلو ساخته بودند برایشان بخوانم که با عدم موافقت من مواجه شدند .

 

در نمایش نامه ی مش رحیم شعری از مولوی ( بشنو از نی چون حکایت می کند ) را  خواندم که آقای اسماعیل قادر پناه با شنیدن ای قطعه که نزد او ضبط کردیم گفت : حبیب زاده حیف این صدا نیست . تو چرا خواننده نمی شودی ؟

 

گذشت تا اینکه یک روز به پیشنهاد یکی از دوستان آقای محمد مستوری نوازنده عود در جمع تعدادی از دوستان آهنگی می نواخت بنده فی البداهه شروع به خواندن یک قطعه کردم برای آهنگی که ایشان می نواخت این ابیات تبدیل شد به ترانه روزگاروم چه سختن . 

 

  به هر حال این قطعه ضبط شد ، تا اینکه روز بعد طبق عادت به پاتوقی که داشتیم (کافه غدیر _ واقع در اسکله قدیم بندر) رفتیم دیدم که حاضرین در کافه طور دیگری به من نگاه می کنند . پیش  خودم فکر کردم من که حدود چهار پنج ماهی می شود نمایش بازی نکرده ام ! تا اینکه متوجه شدم آهنگی را که دیروز ضبط کرده بودیم  همان شب از رادیو پخش شده بود . روزگارم چه سختن با صدای حبیب زاده . 

 

***

 

سوال : آهنگهایی را که شما تنظیم می کردید ، بر اساس چه ذهنیتی ریتمها و ضربها را در دهل و کسر تقسیم می کردید ؟

 

 _ بنده یکی از مریدان و هواداران پرو پا قرص مرحوم با حبیب(بابا زار معروف بندرعباس) و دوست محمد ( دوستک ) بودم . هنگامی که آنها به سمت زیارت پنجه علی می رفتند من هم همراه آنها و ساز و دهلشان می رقصیدم تا آنجا و اگر دو سه روزی را در آنجا می ماندند من هم می ماندم و هنگام برگشتن هم همچنان رقص می کردیم تا بندر . این ریتمها کم کم رفت توی ذهن من . با الهام از ریتمهای مراسم زار و فکر خودم ، این ریتم را از حالت آرامی در آورده و کمی سرعت بدان دادم و شادترش کردم مانند شعر های : هوباد گنو پر از صفان ، یمبو سئنه که این خود مورد استقبال مردم فرار گرفت .

 

جناب حبیب زاده ترانه ها را هم خودتان می سرودید ؟ بله . خدا رحمتش کند! آهنگساز ، شاعر ، خواننده مرحوم حبیب زاده / او درتمام مدتِ این گفتگو خودش را مرحوم حبیب زاده خطاب می کند ./

علی خان به قلم استاد منصور نعیمی

 نوشته زیر شرح حال علی خان است به قلم استاد بزرگوار منصور نعیمی . از ایشان سپاسگذارم که به ما افتخار دادند و در این کار با ما همراه بودند .

                   

                                                                          منصور نعیمی

 

  علی حبیب زاده معروف به "علی خان" در ۱۶ شهرویور ۱۳۲۳ در بندرعباس به دنبا آمد .پدرش عبدالله به حرفه ی نانوایی مشغول بود که در آن زمان از شغل های معتبر به حساب می آمد . مادرش نیز آموزگار بودند که به روزگار خود از اعتبار برخوردار بوده و این مهم می باید در علی خان و دیگر فرزندان تاثیری مثبت و فرهنگی بر جای می نهاد .

  حبیب زاده دوره ی ابتدایی را در مدارس جاوید و مشیردوانی بندرعباس سپری کرده و وارد دبیرستان می شود . در سالهای نوجوانی به اجرای نقش هایی در تئاتر دبیرستان جاوید می پرداخت . و با توجه به حضور ابراهیم منصفی و استعداد های خلاق وی ، علی خان از با منصفی بودن تجربه های بسیار خوبی اندوخت . هر چند که بعد ها با یکدیگر همدم شدند و شب ها و روزهای متوالی باهم گذراندند . در فیلم " برکه ی خشک" نیز با هم بازی داشتند . تجربه های ترانه سرایی و آشنایی با موسیقی را در محضر ابرهیم سپری کرده بود .رامی (ابراهیم منصفی) از یک سو ، موسیقی نوینی را آفرید که در سطح ایران جایگاه مناسبی از آن خود ساخت و از سوی دیگر علی خان ، موسیقی دیگری از "بندری" را پدپد آورد که به زمان خود از طرفداران زیادی برخوردار بود .

  مدتی را در مجالس تفسیر و قرائت قرآن مجید شرکت می جست . و با توجه به صدای خوب وی ، تلاوت قرآن را با صدای خوش در مجالس و مساجد می خواند . در کودکی نیز که به مکتب می رفت .(مختب ملا گنویی) او خلیفه می بود . و آنگاه به خوانندگی ترانه و ترانه سرایی روی آورد . گروه موسیقی کلودنگ را پایه نهاده و سرپرستی آنرا عهده داشت . ترانه" روزگارُم چه سختن" از اولین کارهای او بود که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت وی را در زمره ی خوانندگان پر طرفدار قرار داد . حبیب زاده در مدتی اندک قریب به چهار سال موفق شد بیش از سی ترانه به وجود آورد . فهمت ببه بالا ، سَهَلَه سُهیلو ، اگریم روزه  و ...از هواداران بیشتری برخوردار شدند . ویژگی کار حبیب زاده آن بود که عمدتا از آلات موسیقی بومی چون پی په ،دهل، کسر ، جفتی بهره می جست .

  حبیب زاده پس از نصرک و ارسلان و منصفی ، چهارمین کسی است که در موسیقی رایج تغییر و تحول ایجاد نمود . و سیاق خاص خود را دنبال کرده که متفاوت از دیگران بود . به لحاظ انسجام گروه نوازندگی و همخوانی نیز در میان گروه های موجود ، از ترکیب بهتری برخوردار بود . در زمینه رقص "سرکنگی" نیز از مهارت بالایی برخوردار بود که این امر بیشتر او را به معروفیت رساند و حضورش در برنامه ها و شو های تلویزیونی باعث شد تا علی خان را بیشتر بر سر زبان بیاندازد .

  حبیب زاده به لحاظ بازیگری از استعداد بالقوه ای برخوردار بود، قد و قواره فیزیک بدنی و انعطاف پذیری و انرژی کافی و صدای رسا که یک جا در او جمع بود ، می توانست در صورت تداوم ، او را در زمره ی بازیگران اکتور توانا به جامعه سینما و تئاتر ایران معرفی کند . که متاسفانه این مهم اتفاق نیفتاد .

  علیرغم این مسائل، وی در چند فیلم کوتاه بازی خود را به نمایش گذارد از جمله در فیلم هایی از حسن بنی هاشمی فیلم ساز توانا و نام آور بندرعباس "برکه ی خشک " و " گردش در یک روز خوش آفتابی" .

و بعد از انقلاب ، متاسفانه ناخواسته تن به مهاجرت سپرده و فعالیت های وی در ایران متوقف ماند .

                                                                                 ***

  این نوشته در پی درخواست دوست عزیزی صورت گرفت . تا در سالگرد تولد حبیب زاده ۱۶شهریور به اطلاع دیگران رسد . شاید خود تلنگری شود تا علی خان حبیب زاده را به کوشش در زمینه موسیقی و بازیگری سوق دهد . هر چند که موارد تحریر شده از ذهن دور و دراز من از علی خان است و جای آن دارد که تحقیق و تتبع بیشتری در این راستا صورت پذیرد .

                                                                                                  منصور نعیمی

..............................................................

 

عکس از عبدالحسین رضوانی

گزیده ای از موسیقی استاد حبیب زاده / سایت هرمزگان

این لینک ها قسمت هایی از موسیقی استاد حبیب زاده است که در سایت هرمزگان موجود است . با تشکر از سایت هرمزگان .

کلپ های تصویری از اجراهای سال گذشته در سوئد گرفته شده اند و کارهای صوتی هم از اجراهای بی نظیر و قدیمی استاد هستند .

 

VideoClip1 Habibzada+jahla

VideoClip2 Habibzada+jahla

VideoClip3 Habibzada+jahla

VideoClip4 Habibzada+jahla

AlikhanVideoclip1

AlikhanVideoclip2

AlikhanVideoclip3

AlikhanVideoclip4

Habibzada_morvaired

piri bakhosh..

Habibzadah_showoneada

علی حبیب زاده و درهای هویت فرهنگی بندرعباس / بهزاد حبیب زاده

بهزاد حبیب زاده

  بی شک موسیقی جادوگر ترین هنرهاست . تصویرگر ماهر و نابی که در نهایت ظرافت تمام گوشه های حسی احوالات موجود پیچیده ای همچون انسان را در ارتباطی فوق العاده نزدیک و بی آلایش به تصویر میکشد که برای درک آن نیازی به مطالعه دقیق و ابزار خاص نمی باشد .

نواحی جغرافیایی و آب و هوای متفاوت ، نژاد ، ژنتیک  و فرهنگ از جمله کلیدهای تعیین کننده محدوده و چهار چوب فرمی موسیقی و پدید آورنده سبک ها ی متنوع آن هستند .

  در این تقسیم بندی موسیقی فولکوریک (Folklore) یا همان موسیقی ناب مردمی به دلیل خالص و غنی  بودن از جایگاه ویژه و پر اهمیتی برخوردار است . موسیقی فولکور از نظر ریتم ، ضرب ، وزن ،  ملودی ، نگارش زیر و بم ، بافت موسیقایی ، کلام و رهایی اصوات جادویی ، فرزند خالص فرهنگ مردم آن ناحیه است .

  ریتم و صداهای کوبه ای در موسیقی آفریقا( که موسیقی فولکور بندرعباس ترکیبی ظریف از این موسیقی و موسیقی زندگی کنار دریا ست)  بسیار شاخصند . این برجستگی نمایانگر ارتباط تنگا تنگ موسیقی و رقص دراین فرهنگ هاست . این نوع موسیقی گرایش به استفاده بارز از پلی ریتمهای پیچیده دارد و بطور معمول در این موسیقی الگوهای ریتمیک گوناگون و متعددی همزمان اجرا و بارها تکرار می شوند . هر یک از ساز ها با توجه به هویت خود ریتم خود را در پی می گیرد و آکسان هایی  پدید می آورد که نسبت به دیگر خط های اجرایی خارج شنیده می شود. و مخاطب با هر کدام از این الگوها ریتمیک متعدد که خود انتخاب  میکند لذت می برد و می رقصد . گوشه ای از انجام کار روزانه ( همچون فعالیت بالا کشیدن تور ماهیگیری ) میتواند نوعی رقص(حرکت هماهنگ با موسیقی ) باشد . همین عامل باعث فراگیری و محبوبیت موسیقی گرم ( موسیقی جنوبی ) میشود .

این موسیقی اغلب از نظر بافت  بر خلاف بسیاری از فرهنگ های دیگر اغلب بافتی هوموفونیک یا پلی فونیک دارد و خط های متعدد آوازی ممکن است همزمان  ملودی یکسانی را با زیر و بم های متفاوت بخوانند و گاه رشته ای از آکورد ها موازی پدید آورند.

 

  علی حبیب زاده  یکی از پایه گزاران موسیقی ساخت یافته فلکور بندرعباس است که با اجرای قوی کلام  و  با به خدمت گرفتن  اجرای ملودی سازهای اصیل همچون عود ( بربط) و جفتی ( نوعی ساز بادی )  و ریتم های خلاق و ترکیبی سازهای کوبه ای نماینده دوره ای درخشان از تاریخ  موسیقی جنوب ایران است  که بعضی از آثار جاویدان وی هنوز مورد توجه خوانندگان و آهنگ سازان  معاصر جهت ایده برداری و تنظیم ملودی های ناب بومی در ترکیب بندی می باشد .

اجرای زنده و همزمان سازها ، تفکیک نقاط فراز و فرود آهنگ ها ،تغییرات ظریف ریتم و کوک سازهای کوبه ای ، افزایش یا کاهش خفیف بعضی از نت ها ضمن حفظ تمیپو اصلی آهنگ ، خلاقیت در اجرای پر قدرت  کلام و مفهوم فلسفی موسیقی جنوب از نکات برجسته ای است که حبیب زاده را نسبت به دیگر هنرمندان عرصه موسیقی متمایز می کند.

با نگاهی گذرا به ترانه های حبیب زاده  و دقت در معانی و ساختار موسیقی  آنها به کلیدی دست خواهیم یافت که گشاینده درهای هویت فرهنگی و آئینی مردم بندرعباس در آن بازه زمانی خاص است .    

         

                                                                          بهزاد حبیب زاده 

حبیب زاده از دید هم نسلانش

جعفر اوج هرمزی/ خواننده ،آهنگساز و نوازنده عود

جعفر اوج هرمزی

 

از حبیب زاده برایمان بگویید .

حبیب زاده الان سوئد است . چند سی دی از اجراهایش در آنجا را برایم فرستاده است. خدا شاهد است او بهترین خواننده استان بود . صدایش بسیار بالا است . یک روزی برای تمرین آمده بودند اداره فرهنگ و هنر بعد از تمرین چند تن از کارمندان همان اداره که نوازندگان حرفه ای سنتور و تار و ویولون بودند آمدند و گفتند جعفر این کبست ؟ ما می خواهیم با او همکاری کنیم . گفتم شما نمی توانید . از خود حبیب زاده هم پرسیدم گفت : نه ! و با همان عود و جفتی ادامه داد و موفق هم شد .

کدام آهنگش را بیشتر می پسندید ؟ تمام کارهایش را دوست دارم . ولی اگر بخواهم یکی را بگویم آهنگ لالایی اش را دوست دارم .

 کدام شعر را ؟ شعر چیچکا، چون به ما بندری ها یادآوری می کند روزهای بچگی مان را .

امیدوارم همیشه زنده و سالم و تندرست باشد .

.................................

 

صالح سنگبر/ شاعر و ترانه سرا

صالح سنگبر

آقای سنگبر نظرتان در مورد کارهای حبیب زاده چیست ؟

کارهای حبیب زاده یک نوع ویژگی خاص خودش را دارد ./مکث/ نمی دانم شما می دانید یا نه ؟ من و آقای حبیب زاده با هم خیلی دوست بودیم  .

.آقای حسن کریمی در محله شاه حسینی یک آرایشگاه داشت . بعضی وقت ها من و علی و حسن می رفتیم در پستوی همان آرایشگاه و شعر می خوانیدم . ترانه می خوانیدم . کار خواننده های آنزمان را تقلید می کردیم .

قبل از اینکه حبیب زاده کار حرفه ای را شروع کند ؟

بله اصلا قبل از وقتی که حسن کریمی کار حرفه ای را شروع کند . چون حسن زودتر کار حرفه ای را شروع کرد.

کارهای حبیب زاده به خاطر ریتم تند و هیجانی که داشت و همچنین استفاده از واژه های اصیل در این کارها زیبا . شنیدینی بود . یک سبک خاصی در موسیقی بندرعباس به وجود آورد و حق بزرگی به گردن موسیقی دارد . او قبل از اینکه خواننده شود تئاتریست بود . واقعا هنرمند بود . من ویژگی هنری در حبیب زاده زیاد دیده ام . واقعا زیبا می خواند . حنجره ی بسیاری قوی داشت .

.................................

 حسین قدسی نژاد (کارلوس)/ خواننده گروه لیوا

کارلوس

جناب کارلوس و شما و علی خان دو قطب خوانندگی هرمزگان در آن زمان بودید که توانستید موسیقی بندرعباس و هرمزگان را به مردم ایران بشناسانید رقابت با علی خان چطور بود ؟

خب اول تولدش را تبریک می گویم.آرزو می کنم همیشه خوش و خرم باشد .

ما با هم رفیق بودم .رقابت ما در دو خط جداگانه بود او فلکور کار می کرد و ما پاپ و به هر حال هدف ما یکی بود و مثل یک خط موازی با هم پیش می رفتیم . درست است که ما یک کار نوین را اجرا می کردیم ولی موسیقی پاپ بندر یک تفاوت اساسی با دیگر پاپ هایی که در ایران رایج بود ، داشت . و آن اینکه ما از ریتم بندرعباس خارج نشدیم ، ما فقط سازها را تغییر دادیم .

توانایی حبیب زاده را در چه خلاصه می کنید ؟

 او کار فولکوریک را به نحو احسن انجام می داد . بدون شک او استاد موسیقی فولکور بندر است . کار او حرف اول را در بندر می زند. صدای مردانه و  رسایی داشت.علاوه بر اینکه  اجرای او همراه با تحرک بود و این جذابیت و زیبایی کارش را بیشتر یم کرد .

علت ماندگاری کارهای حبیب زاده چیست ؟

ملودی و هارمونی شرایط بومی بندر را دارد . شاداب و دلنشین است .  

و کدام کارش را شما بیشتر می پسندید ؟ خب یمبو سئنه بسیار زیباست . این کار را من هم خواندم .

 

 فاطمه رضایی / خواننده ،ترانه سرا

فاطمه رضایی

خانم رضایی ! سخت است حرف از موسیقی هرمزگان باشد و سخنی از استاد حبیب زاده به میان نیاید .شما دلیل محبوبیت حبیب زاده را در چه می دانید ؟

حبیب زاده گرم می خواند . می رقصید . همه مردم لذت می بردند .همه به او علاقه داشتند .ترانه هایش معنی دار بود .

کدام یک از ترانه های حبیب زاده را بیشتر می پسندید ؟ من /فقط کمی مکث می کند / کتاب .

توی انباروم توکردیدن مریضم       کتاب خاش هوند سلامت

امبسی زود که همخوو رمیزوم     کتاب خاش هوند سلامت

این ترانه را از زبان کتاب می خواند که مهجور مانده . آن را در انبار ریخته اند و همخواب موریانه شده . می گوید مرا بردارید و بخوانید تا به فهم و ادب و خوبی برسید.

استاد علی حبیب زاده سالهاست که دور از دوستان و دوستدارانش در سوئد زندگی می کند ولی دوستانی هستند که می توانند حرفهای شما را به حبیب زاده برسانند . دوست داریدبه او چه بگویید؟

سلام مرا به حبیب زاده برسانید . حبیب زاده یادت به خیر . هر جا هستی تندرست باشی. انشاا.. هر چه زودتر به میهن خودمان بازگردی . حبیب زاده یادت به خیر ! یادش به خیر ،حسین وفادار عود می زد و ما می خواندیم و تمرین می کردیم . الله !/ با افسوس و تحسین/

.................................

علی رادمهر / آهنگساز و نوازنده عود از بندرخمیر

 

رادمهر

حبیب زاده موسیقی ما را زنده کرد . حبیب زاده تحرک است . حبیب زاده شور و شادی است .حبیب زاده پیام دارد . او خلاقیت خیلی بالایی داشت . شاید بچه های بندرعباس اطلاعات بیشتری در این باره داشته باشند ولی به نظر من بعد از دوستک و نصرک که دهل و کسر و موسیقی اصیل بندرعباسی داشت فراموش می شد ، حبیب زاده آمد این موسیقی را احیا و زنده کرد .باور کن که او خدمت بزرگی به موسیقی ما کرد . او سخت گیری زیادی روی نوازندگانش داشت . مثلا آقای وفادار که نوازنده عود بود و مچ دست راستش در اثر این سخت گیری ها بسیار قوی شده بود دست او بسیار قوی و تواناست.

.................................

یوسف آرمین / نوازنده عود و ویولون

آرمین

علی حبیب زاده هنر را با تئاتر شروع کرد . هم نویسنده هم کارگردان و هم بازیگر بود . قبل از اینکه خوانندگی را شروع کند مطالعه داشت و انسان باسوادی بود . مسائل اجتماعی را خوب می دانست . درک خوبی از مشکلات مردم داشت . برای همین است که بیشتر ترانه هایش هم اجتماعی است . به عنوان مثال از زبان یک بیوه زن ،راجع به سرباز درباره ی عروس ، ماهیگیر و ...

اکثر موفقیتش بر می گردد به اینکه در اغلب کارها شناخت اجتماعی دیده می شود .

کار آهنگ سازی و ترانه سرایی و خوانندگی را خودش انجام می داد . ملودی را با دهان برای نوازندگان آن زمان می زد و به انها نشان می داد که کدام نت ها را بکشند . در ریتم هم او یک ریتم دهل و کسر جدید روی کار آورد . ریتم آن زمان ریتم دهل کسر برای جفتی بود و نمی شد آن ریتم را با ساز عود نواخت ولی او ریتم دهل کسر را برای عود تنظیم کرد . اگر حبیب زاده این کار را نمی کرد جوانان نسل ما و بعد از ما دهل و کسر را فراموش می کردند .

از کارهای حبیب زاده این دو را بیشتر دوست دارم :

بندرعباس شهرومن مای فروشوم ، که از زبان یک ماهیگیر است .

عروس با تور بهاره هم بسیار زیباست . تصویر ساده و زیبایی از شروع یک زندگی دارد .

فهمت بُبه بالا /علی رضایی شریف

علی رضایی شریف

  نخستین موضوعی که با اسم علی خان حبیب زاده و همنسلانش به ذهن متبادر می شود ، خوش اقبالی آنان است که دوران جوانی و بالندگی شان در عصر طلایی فرهنگ ، هنر و ادبیات ایران یعنی دهه چهل سپری شد . (همچنان  که عده ای جوانی و بالندگی شان در دهه ۶۰ سپری شد . )

  دورانی که دست اندرکاران فرهنگ آنزمان شاید به خاطر باورهاشان و یا به خاطر نیاز رژیم برای مقابله با موج جهانی چپ گرایی آن زمان به فرهنگ و ادبیات و هنر بهایی ویژه می دادند .

  اما این چیزی از کار بزرگ حبیب زاده و همنسلانش که هویت به خصوص بخشیدن به فولکور ادبی و تلفیق آن با موسیقی شاخص خود است ، نمی کاهد . اصولا همیشه در خانواده هایی که ۶ ــ ۵ فرزند دارند یکی سهم ادبیات و هنر می شود .و این جای خوشبختی است که هنر و ادبیات توان گرفتن حق خود را از اجتماع دارند . و علی خان و چند تن دیگر از میان بسیاری از جوانان آن زمان سهم ادبیات و هنر این خطه از آن عصر و آن نسل بودند .

  چون در حیطه هنر و ادبیات چیزی که باعث مانائی کار می شود خلوص و نیالودن هنر و ادبیات به غیر آن است ، می بینیم  که آثارشان از روح پاک و اندیشه سالم و خلوص نیتشان سرچشمه گرفته و هنوز هم بر دلها می نشیند .

  چرا که در کار هنر و ادبیات همیشه پنجاه درصد کار مادی و مرئی و پنجاه درصد دیگر معنوی و نامرئی و به شخصیت فرد هنرمند و درونیات و کارکتر روحی شخص او بستگی دارد و همین پنجاه درصد دوم حافظ مانایی کار است ، پارامترهای مادی در آن تاثیرگذار نخواهند بود و با استفاده از پتانسیل نیرویی که در ذات خود ذخیره دارد به حیات خود ادامه خواهد داد.

  کار بزرگی که حبیب زاده برای اعتلای فرهنگ و هنر این خطه و هویت بخشیدن به آن انجام داد قابل ستایش بوده و در بالندگی و اشاعه گویشی که مخصوص مردمان فرودست تلقی می شده تاثیری به سزا داشته است و همچنین اجرای دقیق و مهحکم موسیقی آن و شاد و سرزنده بودن ریتمها که بر گرفته از طبیعت مردم و جغرافیای پیرامونشان بوده است موجب گسترش این نوع موسیقی در هرمزگان و بعد همه گیر شدن آن گردید .

  اصالت این موسیقی و ریشه دار بودن آن و بلاغت کلام و فخامت ادای آن هنوز پس از گذشت سی سال خود را به رخ می کشد و ماندگاری مزد طبیعی است که هنر و ادبیات به کوشندگان خود می دهد و انسانها و جوامع بیش از آنکه بهره ای به این تلاشگران برسانند خود خوشه چین و بهرمند از تلاش ایشانند و مدیونشان .

                                                                                                        علی رضایی شریف

سابقه هنری علی حبیب زاده / احمد حبیب زاده

استاد احمد حبیب زاده (کارگردان ـ بازیگر) از برادر بزرگترش علی خان می گوید .

 

                                        

                                                 احمد حبیب زاده

 

      بنام خداوند جان وخرد

   علیخان حبیب زاده در بندری کوچک واقع در کنار خلیج فارس و تنگه هرمز و با مردمی صمیمی و دوست داشتنی و خون گرم و مهربان به نام بندرعباس و در محله ی بنام کله پزان یا گور فرنگ یا نظر آباد در خانواده ای فرهنگی و مذهبی بمورخه  16/6/1323  به عنوان اولین فرزند پسر از خانواده ای که پدرنانوائی داشت و مادر فرهنگی ، پا به عرصه وجود گذاشت. مادربزرگش او را علیخان نامید .

به خاطر موقعیت خانه که نزدیک به حسینیه صاحب الزمان(منبر برخورداری ) و حسینیه امام جعفر صادق (منبر کرتی ) و مکتب خانه ملا گنوئی بود . طبق رسم معمول آن زمان به مکتب خانه جهت فراگیری قرآن مجید فرستاده شد .

به علت استعداد و علاقه ای که داشت خیلی سریع دوره مکتب خانه را بپایان رساند و چون دارای صدای گرم و گیرا و دلنشینی بود قرآن را با صوت به سبک استاد عبدالباسط میخواند و به دیگران نیز می آموخت .

همچنین در مراسم عزاداری سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) به نوحه خوانی و سینه زنی می پرداخت و در کلیه مراسم ماه مبارک رمضان شرکت می کرد و تعزیه نیز اجرا می کردند.

باز با توجه به موقعیت آن زمان که اکثر بچه ها جهت شنا بدریا می رفتند که هم ورزش و هم دوا . ایشان نیز شناگر ماهری بود و با جمع دوستان بیشتر اوقات با دوچرخه به روستاهای اطراف و آب گرم گنو می رفت .

و اما در زمینه تئاتر – این مادر دلسوز هنرها با زوج هنری خود شادروان ابراهیم منصفی در دبستان جاوید آن زمان روی صحنه غوغا و کولاک میکردند – انگار که تمام فنون تئاتر را بصورت آکادمیک آموخته اند . چنان تبحری در اجرای نمایشنامه های کمدی داشتند که بدون تعصب بایستی گفت که کارشان جهانی بود نه در حد استان و کشور.

در فیلم های هشت و شانزده میلیمتری سینمای آزاد آن زمان که بیشتر سناریوی آنرا آقای منصفی می نوشت و آقای حسن بنی هاشمی کارگردانی میکرد شرکت می نمود و چون استعداد ذاتی و خدادادی در در تمام عرصه های هنر یکه تاز میدان دوران خود بود و گواه این مدعا درخش بی نظیر او در فیلم آزار سرخ است .

در زمینه تئاتر علاوه بر بازیگری، کارگردانی نیز می نمود و همکاری خوبی با دبیرستانهای آن زمان داشت با فرهنگ و هنر نیز کار می کرد و خاطرات بیاد ماندنی از اجراهای آن نمایش در ذهن به یادگار گذاشت.

که از آن جمله میتوان به نمایش ( مش رحیم حالت چطوره ) و( دنیای مطبوعات آقای اسراری ) و .... اشاره نمود .

و اما در موسیقی تحولی شگرف با سبکی جدید یعنی ریتمی تندتر و شادتر از قبل ارائه نمود که باعث برتری و ماندگاری آثارش نسبت به دیگران شد و موسیقیدانان آن زمان فکر می کردند که خان بزرگ حتما درجه دکترای موسیقی را دارد .

و بعد از چندین سال اجرای موسیقی در بندرعباس به تهران رفت و باز در آنجا هم جزء بهترینها بود و در کلیه مراسم ها از او دعوت به عمل می آمد .

کشور و مردم و مخصوصا زادگاهش را خیلی دوست می داشت ولی افسوس که این عشق یکطرفه بود .

هم اکنون نیز از ترانه های او در صدا و سیمای خلیج فارس استفاده می شود .انسانی و هنرمندی تاثیر گذار و مردم دار بود که هنوز بعد از نزدیک به نیم قرن او را به خاطر دارند و از او به خوبی یاد می کنند و همچنان نتوانسته اند جای خالی او را پر کنند.

                                                                                           احمد حبیب زاده

ویژه نامه ای برای نکوداشت استاد علی حبیب زاده

امروز شانزدهم شهریور ماه ، مصادف است با تولد یکی از تاثیرگذار و ماندگارترین چهره های موسیقی هرمزگان و ایران: استاد علی حبیب زاده .

 از مدتها پیش قصد داشتیم ویژه نامه ای جهت نکوداشت این استاد بزرگوار تهیه و منتشر کنیم . متاسفانه روزها آن طور که ما میخواهیم پیش نمی روند . و روزگار نیز ...

 به هر حال سعی خود را کردیم تا  در حد توان و امکانات و وقت باقی مانده فضایی جهت تقدیر و تشکر از زحمات این استاد گرانقدر و نیز آشنایی بیشتر جوانان امروز با ایشان که جزئی از تاریخ و میراث هنری هرمزگان و ایران هستند فراهم آوریم . امید که مفید باشد . یادداشت های بعدی که در این وبلاگ منتشر می شود شامل مقالات و گفتگوها و نوشته های است که در باره ی استاد حبیب زاده و آثارشان نگاشته شده است .

 اگر شما هم می خواهید در این باره چیزی بنویسید به این آدرس میل بزنید :

 siavarshan@yahoo.com

                                                                   پنجشنبه 16 شهریور ماه سال 1385